هوس کردم باز هم امشب زیر بارون تو خیابون، به یادت اشک بریزم طبقِ معمولِ همیشه
آخه وقتی بارون میاد رو صورت یه عاشق مثل من
حتی فرق اشک و بارون دیگه معلوم نمیشه
امشب چشمهای من مثل ابرای بهاره ، نخند به حال من که حالم گریه داره
چرا گریه ام نمیتونه رو تو تاثیری بذاره، آره بخند...! بخند که حالم خنده داره
این عشق یک طرفه من رو کشونده تو خیابون ها
نمی خوام توی این خلوت کسی دور و برم باشه
نه پلکام روی هم میرن نه دست میکشم از گریه
نه می خوام بند بیاد بارون نه چتری رو سرم باشه!!
نظرات شما عزیزان: